وداعی تلخ با ناصر حجازی
اسطوره ای که ایرانیان خاطرات و افتخاراتش را از یاد نخواهند برد

صبح دوشنبه ایمیلی (لینک) از شرح بیماری و وخامت حال اسطوره فوتبال کشورمان ناصر حجازی، مبنی بر اینکه خواست خدا باشد تا دعاهای هوارداران و دوستدارانش مورد استجابت قرار گیرد را برای شما دوستان خوب و صمیمی ارسال کردیم اما گویا سرنوشت ناصرخان جور دیگری رقم خورده بود و ناباورانه تنها ساعاتی بعد از ارسال ایمیل، یعنی حدود ساعت 11 قبل ازظهر همانروز خبر تلخ پرواز عقاب آسیا در صدر خبرها قرار گرفت و ایران و هموطنان ایرانی خصوصا جامعه ورزش کشورمان را داغدار کرد و اینک دیگر ناصرخان در میان ما نیست و به ملکوت پیوسته است.
بدینوسیله ضایعه فقدان این بزرگ مرد ورزش ایران را به تمامی ورزشکاران،
ورزش دوستان و هموطنان عزیز تسلیت عرض می نمائیم.
در این رابطه یادآور می شویم که بر اساس تصمیم اتخاذ شده مراسم تشییع پیکر مرحوم حجازی از ساعت ۷ صبح امروز چهارشنبه ۴ خرداد در مقابل بیمارستان کسری تهران آغاز میشود. پس از آن پیکر این اسطوره فوتبال ایران به ورزشگاه آزادی برده میشود تا با بدرقهی دوستداران و آحاد جامعه ایران در قطعه نامآوران بهشت زهرا به خاک سپرده شود.
خانواده مرحوم حجازی جهت سهولت در رفت و آمد اهالی فوتبال در ورزشگاه آزادی و همچنین بهشت زهرا ۶۰ دستگاه اتوبوس تدارک دیدهاند که این اتوبوسها در اطراف بیمارستان کسری آماده سرویسدهی به مردم خواهند بود. پیش از این قرار بود با توجه به خواسته خانواده حجازی، پیکر او در امامزاده پنج تن لویزان به خاک سپرده شود اما در نهایت با تصمیمی که اتخاذ شد مقرر گردید که پیکر زنده یاد ناصر حجازی در بهشت زهرا دفن شود.
اینک باید میان خاطرههایمان آن مرد بزرگ را جستوجو کنیم
حالا ما ماندهایم و خاطرههایی دیر و دور
بدرود آقای همیشه شماره یک
خداحافظ ناصرخان قهرمان
خدانگهدار آقای حجازی
روحت شاد و سپاس که اسطوره بودی، اسطوره ماندی و اسطوره بودن را به همگان آموختی
یاد مردی و مردانگیات تا همیشه به خیر باد

• بیوگرافی کوتاه اسطوره فوتبال ایران
ناصر حجازی دروازهبان اسطورهای فوتبال ایران روز 28 آذرماه سال 1328 در خیابان آریانا تهران دیده به جهان گشود. وی همراه با 4 خواهر و یک برادرش در خانوادهای هشت نفری زندگی میکرد. پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. حجازی دوره ابتدایی را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد. در سال 1350 وارد مدرسه عالی ترجمه شد و بعد از 6 سال به دلیل مسافرتهای ورزشی موفق شد، لیسانس خود را دریافت کند. حجازی دارای دو فرزند به نامهای آتوسا و آتیلاست که هر دو فوتبالیست بودهاند. آتیلا چند سال در تیم استقلال تهران بازی میکرد و آتوسا هم نخستین کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان ایران بود. دامادش (همسر آتوسا) سعید رمضانی هم بازیکن حرفهای فوتبال است و فرزند آنها نیز امیرارسلان است.
• اسطوره چگونه فوتبالیست شد
رشته ورزشی اصلیاش بسکتبال بود و در 16 سالگی در تیم منتخب دبیرستان ابومسلم بازی میکرد و حتی به اردوی تیم جوانان بسکتبال ایران هم دعوت شد. در آن زمان در زمینهای خاکی واقع در منطقه دامپزشکی فعلی، جامی به نام جام شهرزاد برگزار میکردند که حجازی نیز در تیمی به عنوان مهاجم بازی میکرد. حجازی روزی با دوستانش به تماشای مسابقات فوتبال منطقه 8 میرود و در آنجا تیم منتخب مدرسهاش بازی داشت که اتفاقا دروازبان تیم آسیب دیده بود. حسین دستگاه (خبرنگار وقت کیهان ورزشی) که مربی تیم مدرسه بود، وی را صدا میزند و پست دروازبانی را به او میسپارد.
خودش این ماجرای آن روز را این چنین تعریف میکند: "من فوتبال را تنها به صورت تفریحی دنبال میکردم و رشته اصلیام بسکتبال بود و حتی برای تیم جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شدم. ماجرای فوتبال بازی کردنم از اینجا شروع شد که روزی با دوستان به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسه ما هم در آن شرکت داشت رفتیم.

در همان روز دروازهبان تیم مدرسه ما آسیب دید مربی تیم مرا صدا زد و گفت ناصر بیا درون دروازه بایست من هم گفتم آقا اصلا من نمیتوانم من فقط گاهی فوتبال بازی میکنم آنهم هافبک تیم نه دروازهبان".حجازی ادامه داد: "مربی دست بردار نبود و میگفت تو قد بلند هستی و بسکتبالیست هم بودی حتما میتوانی چند توپ هوایی رو بگیری. خلاصه با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره رفتم درون دروازه. آن روز برای من، روزی بیاد ماندنی و خاطرهانگیز است. خودم هم باورم نمیشد با وجود آنکه برای اولینبار درون دروازه ایستاده بودم، اینقدر خوب توپ میگرفتم. بازی که تمام شد همه تماشاگرانی که برای دیدن مسابقه آماده بودند تشویقم کردند".دو ماه بعد همراه با تیم کیهان ورزشی که بازیکنانی همچون غلام وفاخواه، مهدی مناجاتی و مجید حلوایی را به خدمت داشت راهی گرگان میشود تا برای این تیم بازی کند. در گرگان در حالی که تنها 16 سال داشت، عملکرد خوبی را به نمایش میگذارد ولی در نهایت تیمش نتیجه را یک برصفر واگذار کرد
• حضور حجازی در عرصه قهرمانی
حجازی در دوران بازی در تیمهای فوتبال نادر، تاج، شهباز و استقلال بازی کرد. تیم نادر اولین باشگاه حجازی بود که با دریافت 300 تومان با این تیم قرارداد بست. نادر در آن زمان در دسته دوم باشگاههای تهران بازی میکرد. ناصر حجازی سپس دروازهبان باشگاه تاج شد. زمانیکه تیم ملی از ترکیه بازگشت مرحوم علی داناییفرد پیشنهاد بازی در تاج را به حجازی داد و از سویی دیگر مرحوم آقا مدد نیز علاقمند بود که حجازی را به راهآهن ببرد. حجازی در نهایت با دریافت مبلغ 6 هزار تومان با تاج قرارداد امضا کرد و در ماه نیز 250 تومان حقوق برایش در نظر گرفته شد. این انتقال برای ناصر حجازی بسیار خوش یمن بود و حجازی در همان سال اول، قهرمانی در مسابقات فوتبال جام باشگاههای آسیا و لیگ فوتبال کشور را با تیم تاج سابق جشن گرفت.

مرحوم ناصر حجازی با تیم تاج سابق در سالهای 1345 و 1350 قهرمان تهران و در سال 1353 قهرمان لیگ دوم تخت جمشید شد. حجازی در سال 1356 به شهباز رفت و یک سال و نیم بازی برای این تیم را تجربه کرد و در سال 1358 به استقلال بازگشت. اسطوره در مرحله دوم حضور در جمع آبیپوشان، هفت سال دیگر در این تیم بازی کرد و با آبیهای تهران دو بار در سالهای 1362 و 1364 در حالی که بازوبند کاپیتانی تیمش را بر بازو میبست، قهرمان مسابقات فوتبال جام باشگاههای تهران شد. حجازی زمانی که با تیم ملی به فرانسه رفت (پیش از جام جهانی 1978 آرژانتین) با پیشنهاد تیم پاریسن ژرمن فرانسه مواجه شد. نماینده این تیم در اردوی تیم با مهاجرانی درباره انتقال حجازی صحبت کرد اما حشمت مهاجرانی حجازی را متقاعد کرد که بعد از جام جهانی ممکن است با پیشنهادهای بهتری روبهرو شود و به این ترتیب این انتقال صورت نگرفت. وی بعد از حضور در جام جهانی در سال 1356 از طرف باشگاه منچستر یونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و 5 بازی نیز در تیم ذخیرههای منچستر انجام داد. آنها در نخستین بازی در اولدترافورد 5 بر صفر بولتون را شکست دادند و حجازی درخشش چشمگیری در آن بازی داشت. بعد از آن دیدار "دیوید فکستون" سرمربی منچستر حجازی را پسندید تا در یکی دیگر از بازیهای تدارکاتی حجازی در برابر تیم استوک سیتی برای منچستر یونایتد بازی کرد.
• حضور ناصرخان در عرصه های ملی
حجازی در 17 سالگی توسط رایکوف به تیم فوتبال جوانان کشورمان دعوت شد. در نخستین بازیاش در این تیم در دیداری دوستانه در امجدیه مقابل تیم تاج بازی کرد که بسیاری از بزرگان آن زمان حضور داشتند و آن بازی به تساوی 3 بر 3 رسید. وی پس از چند بازی دوستانه در آستانه حضور تیم ملی جوانان در رقابتهای آسیایی بانکوک در یکی از تمرینات از ناحیه کتف مصدوم شد و از سفر به تایلند بازماند. این دروازهبان در سن 18 سالگی و پس از اینکه نامش در اسامی دعوت شدگان به تیم ملی نبود، به فدراسیون فوتبال رفت و با رایکوف صحبت کرد. این مربی اصرار داشت دروازهبانی که کتفش شکسته دیگر گلر نمیشود اما حجازی اصرار داشت و در نهایت انتخاب شد. بعد از دو هفته حضور در اردوی تیم ملی به عنوان دروازه بان اصلی انتخاب و سپس به تورنمنتی در شوروی اعزام شدند.




ناصر حجازی در حالی دروازهبان اول تیم ملی فوتبال شد که بزرگانی مثل مهدی کشاورز و مرحوم فرهنگ بادکوبه در تاج قدیم و فرامرز ظلی و عزیز اصلی در تیمهای دیگر، همچنان در حال قدرت نمایی بودند. در سال 1348 و در سن 19 سالگی دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران شد و نخستین بازی ملی خود را در 22 شهریور 1348 در آنکارا در مقابل پاکستان انجام داد که با نتیجه 4 بر 2 به نفع ایران پایان یافت.بعد از ملحق شدن به تیم ملی ایران وی توانست با تصاحب جام ملتهای آسیا در سال 1346 به افتخارات خود بیافزاید. وی قهرمانی در جام ملتهای آسیا را دوبار دیگر در سالهای 1350 و 1354 همراه با تیم ملی ایران تجربه کرد. یک قهرمانی در بازیهای آسیایی 1974، حضور در المپیک 1972 مونیخ و جام جهانی 1978 آرژانتین، کسب سهمیه حضور در المپیک 1976 مونترال و مقام سومی جام ملتهای آسیا 1980 را در کارنامه ورزشیاش دارد. ناصر حجازی، آخرین بار سال 1359 و در حالی که تنها 29 سال داشت و در بازی ایران - کویت درون دروازه تیم ملی قرار گرفت. حجازی تا سال 1359 دروازه بان اول ایران بود اما بعد از آن به خاطر قانون 29 سالهها که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 29 سال دارند منع میکرد، در اوج دوران ورزشی از تیم ملی کنار گذاشته شد و سرانجام در سال 1365 فوتبال را در 36 سالگی کنار گذاشت.


• مروری کوتاه بر زندگی ورزشی 40 ساله زنده یاد ناصر حجازی
مرداد 1348 : برای اولین بار از سوی رایکوف به تیم ملی دعوت شد و به همراه تیم ملی راهی اردویی در شوروی شد و 4 بازی دوستانه هم برای تیم ملی مقابل تیمهای باشگاهی شوروی انجام داد.
شهریور 1348 : اولین بازی ملی خود را مقابل پاکستان در جام سنتو انجام داد. این بازی روز 22 شهریور در آنکارا برگزار شد و ایران 4-2 پیروز شد. حجازی در بازی بعدی مقابل ترکیه 4 گل دریافت کرد.
مهر 1348 : از تیم نادر به تیم استقلال تهران پیوست و قراردادی 6 هزار تومانی با آبی پوشان امضا کرد. حجازی اولین بازی خود را نیز در یک دیدار دوستانه مقابل پاکستان انجام داد.
آبان 1348 : با تیم استقلال در جام میلز هند قهرمان شد و اولین عنوان باشگاهی را به کارنامه خود افزود.
آذر 1348 : اولین بازی رسمی خود برای استقلال را در جام باشگاههای تهران و مقابل بانک ملی انجام داد. استقلال آن بازی را 2-1 برد.
اسفند 1348 : بعد از 6 ماه حضور در تیم ملی، در سن 20 سالگی به تیم ملی جوانان دعوت شد و در تورنمنت جام دوستی تهران مقابل زسکا مسکو یکی از بهترین بازی های عمر خود را انجام داد.
فروردین 1349 : با تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا حضور یافت و 3 بازی انجام داد. ایران در مرحله یک چهارم نهایی به کره جنوبی باخت و حذف شد. حجازی چند روز بعد با استقلال قهرمانی باشگاههای آسیا را در تهران تجربه کرد.
اردیبهشت 1351 : با تیم ملی ایران قهرمان جام ملتهای آسیا شد. ایران در فینال به سختی و با نتیجه 2-1 کره جنوبی را برد و حجازی اولین عنوان مهم ملی را در کارنامه اش ثبت کرد.
دی 1354 : با قراردادی 300 هزار تومانی به تیم شهباز پیوست و این تیم تازه وارد به لیگ تخت جمشید را همراهی کرد.
تیر 1355 : در المپیک 1976 با تیم ملی تا مرحله یک چهارم نهایی مسابقات پیش رفتند که با شکست 2-1 مقابل شوروی، تیم ملی به کار خود در این مسابقات پایان داد.
خرداد 1357 : با تیم ملی در جام جهانی 1978 حضور یافت و در 3 بازی مقابل هلند، اسکاتلند و پرو سنگربان تیم ملی بود.
شهریور 1359 : پس از حدود 5/4 سال دوری از استقلال مجدداً به جمع آبی پوشان پایتخت بازگشت و پیراهن شماره یک این تیم را بر تن کرد.
مهر 1359 : آخرین بازی ملی خود را مقابل کویت در نیمه نهایی جام ملتهای 1980 آسیا انجام داد و با 59 بازی ملی رسمی به کار خود در عرصه ملی پایان داد. حجازی در تیم منتخب جام ملتهای آسیا نیز قرار گرفت.
دی 1361 : برای اولین بار سرمربی استقلال شد. او در 8 بازی باشگاههای تهران و جام حذفی هدایت استقلال را بر عهده داشت و 4 برد و 4 تساوی بدست آورد.
خرداد 1365 : برای آخرین بار در یک بازی رسمی پیراهن استقلال را بر تن کرد. در بازی نیمه نهایی جام باشگاههای تهران، استقلال 3- صفر مغلوب پرسپولیس شد.
شهریور 1365 : آخرین باری که در ترکیب استقلال به میدان رفت، در یک بازی دوستانه و خیریه مقابل پاس بود که این بازی 2-2 شد.
فروردین 1366 : راهی بنگلادش شد و هدایت تیم محمدان را بر عهده گرفت. حجاری چند بازی نیز برای این تیم انجام داد و در مدت 5 سالی که هدایت این تیم را بر عهده داشت، محمدان را به یک تیم قابل احترام در آسیا تبدیل کرد و 4 بار با این تیم در مسابقات باشگاههای آسیا حضور یافت.
شهریور 1371 : در بازگشت به ایران سرمربی تیم شهرداری کرمان شد که این تیم تا آخرین روزها شانس صعود به لیگ دسته اول را داشت.
خرداد 1372 : هدایت تیم متمول بانک تجارت را بر عهده گرفت و با این تیم قهرمان باشگاههای تهران شد. تیم حجازی تا نیمه نهایی جام حذفی کشور نیز پیش رفت.
فروردین 1373 : سپاهان اولین تیم دوران مربیگری حجازی در بالاترین سطح فوتبال بود. او با این تیم در لیگ آزادگان حضور یافت.
فروردین 1374 : از اصفهان راهی تبریز شد و هدایت ماشین سازی را بر عهده گرفت. حجازی با این تیم نتایج خوبی گرفت و چند بازیکن جدید را به فوتبال معرفی کرد.
آبان 1375 : پس از 10 سالی که استقلال را ترک کرده بود، این بار با عنوان سرمربی به این تیم بازگشت و 2.5 سال در استقلال مربیگری کرد.
تیر 1377 : از سوی فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال جهان به عنوان دومین دروازه بان قرن آسیا برگزیده شد.
مرداد 1377 : پس از قهرمانی با استقلال در لیگ آزادگان، از سوی کنفدارسیون فوتبال آسیا به عنوان مربی برتر ماه جولای 1998 برگزیده شد.
تیر 1378 : بعد از اینکه در یک بازی مشکوک استقلال مغلوب سایپا شد، حجازی هم برکنار شد و دوباره راهی اصفهان شد و این بار هدایت ذوب آهن را بر عهده گرفت.
شهریور 1379 : استقلال رشت تیم بعدی حجازی بود که حدود 2 سالی رهبری این تیم را بر عهده داشت و در لیگ آزادگان و لیگ برتر با این تیم به میدان رفت.
آذر 1382 : در اواسط فصل بود که هدایت سومین استقلال را بر عهده گرفت: این بار استقلال اهواز و حدود 4 ماهی در این تیم مربیگری کرد.
شهریور 1385 : هدایت تیم نساجی مازندران در لیگ دسته اول را بر عهده گرفت، ولی به دلیل مشکلات مالی باشگاه نتایج خوبی نگرفت و پس از 6 ماه این تیم را ترک کرد.
تیر 1386 : برای سومین بار به استقلال بازگشت و هدایت آبی پوشان را بر عهده گرفت. حجازی این بار موفقیتی نداشت و فقط 5 ماه روی نیمکت استقلال بود و سپس به عنوان میر فنی ناظر کار فیروز کریمی شد.
آبان 1387 : به مدت کوتاهی سرمربی و مدیر فنی ابومسلم شد، اما وقتی باشگاه به تعهدات خود عمل نکرد، حجازی نیز از تیم کناره گیری کرد.
مرداد 1388 : به عنوان مدیر فنی باشگاه دی استرادا اسلواکی انتخاب شد، اما بعد از حدود 6 ماه کار در این تیم به دلیل بیماری به ایران بازگشت.

• عناوین کسب شده ورزشی زنده یاد ناصر حجازی :
- قهرمان جام ملتهای آسیا(1972)
- قهرمانی بازیهای آسیایی(1974)
- سومی جام ملتهای آسیا(1980)
- صعود به المپیک 1972، 1976 و 1980
- حضور در المپیک 1976 و جام جهانی 1978
- قهرمان جام کوروش(1350)
- قهرمان جام باشگاههای آسیا(1349)
- مقام سومی باشگاههای آسیا(1350)
- قهرمان لیگ(1349 و 1353)
- قهرمان باشگاههای تهران( 1349،1351،1362، 1364)
- قهرمان جام میلز(1348 و1349)
• عناوین کسب شده دوران مربیگری اسطوره ایران :
- نایب قهرمان باشگاههای آسیا با استقلال(1377)
- قهرمانی لیگ با استقلال (1376)
- قهرمانی باشگاههای تهران با بانک تجارت(1372)
- قهرمانی لیگ بنگلادش با محمدان( 1987 و 1988)
- قهرمانی جام فدراسیون بنگلادش با محمدان(1987 و 1989)
:: اسطوره فوتبال ایران یک روز قبل از آخرین پرواز ::

این سرگذشت مردی بود که کرنش را بلد نبود. مردی که هرگز سرخم نکرد و خم نشد. در برابر هیچکس و نه هیچ چیز حتی برابر مرگ. داستان مردی که ستاره شد، ستاره ماند و ستاره رفت. میگویند ستارگان را خاموشی نیست و تنها از دیدگان دور میشوند. همانند ستارهها، همانند ناصر حجازی که دیگر قامت پرصلابت او را نخواهیم دید و دلمان برایش تنگ خواهد شد. برای چهره مردانهاش، حرفهای صریحاش حالا باید برای دیدن دوبارهاش به خاطرههایمان برگردیم به عکسها و نوشتهها چرا که ناصر حجازی دیگر کنار ما نیست. ناصر خان رفت، آن "سالار مـرد" رفت.
من ناصر حجازی هستم. سرد و گرم روزگار را چشیدهام. عمری از من گذشته است. همواره سعی کردم از مردم جدا نباشم. همیشه با مردم بودهام، هرچه دارم از خدا و لطف و محبت مردم است. من و امثال من مدیون مردم هستیم. رفتم تا شاید دیگران بتوانند ...
ناصر حجازی مردی از جنس آذر و آتش بود. آرام نبود و قرار نداشت. اهل بازی نبود و همیشه خودش بود. شماره یک آبیها، ایران و آسیا ۲۸ آذر ۱۳۲۸ در محله آریانای تهران چشم به دنیا گشود و ۶۲ سال بعد زمین و زمینیها را برای همیشه ترک کرد.
او سنگربان نخست ایران و آسیا در دهه ۵۰ بود و در جام ملتهای آسیا و بازیهای آسیایی قهرمان شد. در بازیهای المپیک و جام جهانی به میدان رفت و با آبیهای تهران در تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا به بالاترینها رسید. هنوز هم ماندهایم که چرا فدراسیون جهانی تاریخ و آمار فوتبال ناصرخان ما را دومین دروازبان قرن بیستم قاره کهن پس از محمد الدعایه عربستانی میداند. حجازی ما همیشه اول بود. همیشه یک بود. او فوتبالش را از نادر شروع کرد. از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۸ نادری بود و سپس راه تاج را در پیش گرفت. تا ۱۳۵۶ درون دروازه آبیها تهران ایستاد و پس از یک سال و نیم بازی برای شهباز دوباره به استقلال برگشت و تا پایان فوتبالش در سال ۱۳۶۵ کنار آبیها ماند، ولی در سال ۱۳۶۹ و با پیراهن محمدان بنگلادش دستکشهایش را آویخت!
ناصر حجازی تمام عمرش را جنگید و مبارزه کرد، درست همانند ۱۵ ماه پایان عمرش با سرطان ریه. او در مدرسه عالی ترجمه، مدرک لیسانس مترجمی زبان را گرفت، همانجا با همسرش آشنا شد، گرچه آتیلا و آتوسا حاصل این پیوند بودند، ولی دروازهبان فراموش شدنی فوتبال ایران ستارگان بسیاری در فوتبال ایران و جهان به همگان شناساند از جمله علی دایی، آقای گل فوتبال جهان و رحمان رضایی را.
فوتبال همه زندگیاش بود، ولی او هرگز نخواست تا یک بازیکن بازنشسته ولی خوشنام بماند. او هیچ گاه در سایه نرفت. شنا بر خلاف جهت آب عادت همیشه آقای شماره یک ما بود. حالا او رفته است، ما ماندهایم بدون ناصر خان حجازی. فوتبال ایران دیگر ناصر حجازی خوش پوش و خوش گفتارش را ندارد. دلمان برایت تنگ میشود. برای تو، حرفهای صریحت و رفتار مردانه و مردمدارانهات ...
:: اسطوره فوتبال ایران لحظاتی قبل از آخرین پرواز ::

:: آتیلا حجازی فرزند ناصر حجازی در مقابل بیمارستان كسری ::


:: همسر ناصر حجازی در مقابل بیمارستان كسری ::

:: خانواده مرحوم حجازی در سوگ ناصرخان ::



:: تجمع هواداران ناصر حجازی در محل بیمارستان کسری ::





روحش شاد و یادش گرامی باد